بــارانــۓ ωـــــاـــــω اـפــ
...بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد.ماچترمان خداست...
داستان علی وسعیده

بعد از چند سال رنج وسختی بامردی که دوست د اشتم ازدواج کردم

ماهمدیگرو تاحد مرگ دوست داشتیم

چن سال از ازدواجمون مگذشت وما بشدت احساس کمبود بچه رو تو زندگیمون حس میکردیم

هیچکدوممون هم پیگیر نشدیم که تقصیر کدوممونه که بچه دار نمیشیم

چون نمیخاستیم دره ای از عشقمون به هم کم بشه

یروز علی(همسرم)بهم گفت:

سعیده اگه مشکل ازمن باشه ترکم میکنی؟

حتی لحظه ای فکر نکردم  وبلافاصله گفتم نه هرگز

علی لبخند ملیحی زد که احساس رضایتشو فهمیدم

منم گفتم توچی؟اگه من؟

گفت تو به عشق من شک داری؟

گفتم نه

گفت خوبه چون هیچوقت وجودتو با هیچی عوض نمیکنم

ازین حرفش خیلی خوشحال شدم

وبهش گفتم پس فردا بریم ازمایشگاه

گفت موافقم بریم

فرداش رفتیمو ازمایش دادیم

بهمون گفتن باید یه هفته صبر کنید

این یک هفته برامون مثل 100سال بود

بالاخره یه هفته سر شد

علی مثل قبلا باید میرفت سرکارشو من مجبور بودم تنهایی برم جوابو بگیرم

....

شب وقتی علی اومد پرسید جواب چیه؟

چیزی نگفتم واشکام سرازیر شد

منو بغل کرد وگفت گریه نکن ماهمیشه باهم میمونیم

روزها میگذشت

اما مثل قبل نه

علی هرروز باهام سردتر وسردتر میشد

اخرش صبرم لبریز شد وگفتم علی توچته ؟؟؟چرا اینقدر سردی؟

گفت:سعیده من نمیتونم من بچه میخام

منم میخام پدر بشم

برگه طلاق رو داد دستمو گفت

من نمیتونم خرج دونفرو بدم

میخام دوباره ازدواج کنم

نمیدونمـــــــ

باورم نمیشد اشکام سرازیر شد ورفتم لباسامو جمع کردم

برگه ازمایش هنوز تو جیب مانتوم بود

برداشتمشو وپشتت نوشتم

سلام علی جان

الان که این نامه رو میخونی دیگه خیلی دیر شده

چون من دارم میرم

برگه ازمایش رو که دیدم خواستم همونجا

تو ازمایشگاه پارش کنم

چون برام اهمیتی  نداشت چون من تورو میخواستم

واز زندگیم برات گذشته بودم

ولی برگه رو نگه داشتم چون میخواستم یبار دیگه عشقت برام ثابت بشه

دیگه حتی اگه نخواسته باشی طلاقم بدی طلاق میگیرم

چون دادگاه بهم این حقو میده که نخوام بامردی که بچه دار بشه زندگی کنم

خداحافظ

امضا:سعیده

  

 


. |by-> ʀǟ̈ɨ̈ռÿ ġɨ̈ʀʟ |Data-> یک شنبه 28 تير 1394 . 15:35
صفحه قبل 1 صفحه بعد
ABOUT

باران که میبارد دلم برایت تنگ تر می شود راه می افـتم بدون ِ چتر ، من بـغض می کنم ، آسمان گـریـه . . .
CATEGORIES
داستان کوتاه
داستان عاشقانه
داستان علی وسعیده
داستان معلم ودختر
داستان واقعی یه عاشق
داستان واقعی شایان
داستان عشق عسلی
داستان خاله زهرا ومرد غریبه
داستان روحانی وهفت دختر
رمان های زیبا
رمان فرشته ی من
رمان در همسایگی گودزیلا
عاشقانه
امشب چیزی نمیخواهم
حوا...
شاید فقط باتو
اهای باتوام
در تو غرقم
نترس بیا...
من مانده ام
میخواهی بروی؟
تقصیر من نیست اگه
جرعه شراب
عاشق که باشی
هوای دونفره
سرزمین جدید
نمیدانم
هوايــم را داشتـــــه باش
به یک نترس
غمگینانه زیباست
یادش بخیر
گریه
نفستو میبورم
بسلامتی رفقا
کدام اسمان؟
دلنوشته
زندگی باید کرد
دخترانه
هوای پاک هم ارزوست
غمگین
کر شدم
مرتضی رفت
مرتضی شرمنده
جذر ندارد
این بـــــار
یادم باشد حرفی نزنم كه دلی بلرزد.
بیخیال
دردناکترین جدایی
خدایا...
خداحافظ
تنهایی
شده هرگز؟؟؟
شب یلدا
نه اينکه زانو زده باشم
بیهوده ورق میخورند تقویم های جهان..!!
برگرد
اس ام اس
اس ام اس عاشقانه
اس ام اس غمگین
اس ام اس دلتنگی
اس ام اس خیانت
اس ام اس جدایی
اس ام اس شب بخیری
اس ام اس بوسه
اس ام اس اشتی
اس ام اس بسلامتی
اس ام اس خدا
اس ام اس رفاقتی
اس ام اس سیگار
خنده بازار
ترول های جدید94
TAGS
DES..
OTHER

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







کد موزیک الما

RoyayeKhis.ir

RoyayeKhis.ir

RoyayeKhis.ir

RoyayeKhis.ir

RoyayeKhis.ir

RoyayeKhis.ir

RoyayeKhis.ir

RoyayeKhis.ir

RoyayeKhis.ir